مطالب ناب
لشکر من رفت شاعر : علی اکبر لطیفیان رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت هر چه توان داشتم ز پیکر من رفت پشت و پناه یکی دو روزه ی من نه ! یک جبل الرحمه از برابر من رفت نیست کمر درد

ads ads ads

موزیک من




موزیک پلیر

لشکر من رفت

لشکر من رفت


شاعر : علی اکبر لطیفیان


رفتی و با رفتنت چه بر سر من رفت
هر چه توان داشتم ز پیکر من رفت


پشت و پناه یکی دو روزه ی من نه !
یک جبل الرحمه از برابر من رفت


نیست کمر درد من به خاطر اکبر
دردم از این است که برادر من رفت


گفتم ابولفضل هست غصه ندارم
عیب ندارد اگر که اکبر من رفت


بسکه بلند است هلهله به گمانم
کوفه خبر دار شد که لشگر من رفت


زود زمین خوردن من علتش این است
تیر به بال تو خورد و در پر من رفت


چشم قشنگ تو سه شعبه ی مسموم
وای چه ها بر تو ای برادر من رفت


گفت مرا هم ببر به علقمه - گفتم :
زودتر از رفتن تو مادر من رفت


رفتی با رفتن تو دست حرامی
تا بغل گوشواره ی دختر من رفت


طفل رضیع مرا رباب کفن کرد
فکر کنم دیده آب آور من رفت


جان حسین - روی نیزه باش مراقب
دیدی اگر سمت کوفه خواهر من رفت

ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

codebazan

codebazan