مطالب ناب
نزدیک مغرب است شاعر : علی اکبر لطیفیان نزدیك مغرب است خدایا چه می شود؟ كشتی شكست خورده دریا چه می شود؟

ads ads ads

موزیک من




موزیک پلیر

نزدیک مغرب است

نزدیک مغرب است


شاعر : علی اکبر لطیفیان


نزدیك مغرب است خدایا چه می شود؟
كشتی شكست خورده دریا چه می شود؟


از لاله های خون جراحات زخم عشق
مقتل ز عمق فاجعه دریاچه می شود


با چكمه های بند نبسته رسیده شمر
با زخمهای سینه بابا چه می شود


قاتل ز بس برید از نفس فتاد
ای سر بریده بعد تو با ما چه می شود


نزدیك مغرب است چه باد مخالفی
نزدیك مغرب است ندا داد هاتفی :


ای كشته فتاده به صحرا حسین من
ای میوه رسیده زهرا حسین من


آن كهنه پیرهن كه خودم بافتم چه شد
ای بانی قیامت كبرا حسین من


یادش به خیر شانه زدن های موی تو
ای صاحب شفاعت عظما حسین من


چشمت زدند عاقبت این هرزه چشم
قربانی حسادت دنیا حسین من


مغرب شد و گذشت وَ حالا شب آمده
بعد از تمام حادثه ها زینب آمده


زینب رسید و خاطره ها را مرور كرد
از بین نیزه های شكسته عبور كرد


آهی كشید و گفت «أأنت اخی»حسین
اینجا گریز روضه ی ما جفت و جور كرد


بشنید یا «اخی الیً»صبور باش
دل را به امر حنجر پاره صبور كرد


در آخرین دقایق گودال قتلگاه
هر نیزه ای به گونه ای عرض حضور كرد


قلب ز شعله دلخورش آتش گرفته است
ناگاه دید چادرش آتش گرفته است

ابزار وبمستر

ابزار وبمستر

codebazan

codebazan